اونی که از زندگی خسته است، با تعطیلات رفتن و شب خوب خوابیدن خستگی اش در نمیره.
Tag: شب
مش حسن کجایی؟
توضیح منطقی برای اینکه بطری شیر ۴۵۰۰ تومانی در عرض یک شب، ۱۰۰۰ تومان گران بشه، اینه که حکومت در دست گاوها باشه!
اگر واقعا بال داشت، پر میکشید
قناعت، بینیازی نیست!
بالشی است که هر شب،
در آغوشی آرام میگیرد.
برگریز
شب آرام پاییزی و کوچهای تمیز؛ بادی وزید و بارانی از برگهای زرد و سرخ به زمین بارید. جارو در دست رفتگر محلهمان ماسید.
شب جمعه
با لبخندی مهربانانه، آنقدر بلند که فقط دختر بشنود، زمزمه کرد: «ممنون، فاتحهش رو میخونم!» و رد شد و رفت… دختر کارتپخشکن با تراکتی که در دست دراز شدهاش ماسیده بود، هاج و واج، رفتنش را تماشا کرد.
قدرشو بدون
شب قدر هر آن شبی است که در آغوش معشوق، سحر شود.
شب جمعه
هدیه “تو” روح امواتتون، جمیعا…
به کجا داریم میریم؟
حتی اگر پسر باشی و یه ریش سه روزه به صورت داشته باشی و لباسی کاملا معمولی به تن داشته باشی، اگه ساعت دوازده شب جمعه سر یکی از چهارراههای شهر منتظر بیایستی، انواع و اقسام ماشینها برات چراغ میدن و بوق میزنن و میخوان در خدمت باشن!
یلدای زمانه
شب هرچه سیاهتر و طولانیتر، سپیدهی سحر زیباتر و پرشکوهتر!
پیشنهاد بیشرمانه
تویی که هر شب به “خواب”م میآیی! بخوابم، میآیی؟
ولنتاین
“شب”های بوس و کنار، همه گرم و “آفتابی” است!
شب زفاف
“شب امتحان” به “شب زفاف” میماند؛ خالی از خواب، سرشار از اضطراب!
شب یلدا
“یلدا”ی زندگیام بود که به “سحر” نرسید.
خاطرات
تنها
زیر “سایه”ی تک درخت مینشیند
“شب”های مهتابی
زیر “سایه”ی تک درخت مینشیند
“شب”های مهتابی
مجوز
امروز “صبح”، “شبپرهای”، به جرم عبور بدون مجوز در سطح شهر دستگیر شد.
سپیده
از سر غروب تا پاسی از شب به انتظار سر زدن “سپیده” نشستم، غافل از اینکه “او” هم شبها به خواب میرود!
شب
به اتکای یک دانه شمعی که داری، روزت را شب مکن.
فکر
در تنهایی شب قدم میزدم… فکرش برایم زیر پا گرفت!