With the death of every relationship, a language goes extinct.
Category: کاریکلماتور
کاریکاتوری از کلمات؛ گمانم سازندهی این واژه احمد شاملو بود و پرویز شاپور که به اوج رسانیدش
خودآ
در تمامی جمعها، مفرد بود.
COVID-19
Islamic Crisis of IRAN
مرغ سحر ناله سر کن
سقوط از سکوت آغاز میشود.
پس از جدایی
آنکه تنهاست،
به در و دیوار چنگ میزند؛
آنکه تنها نیست،
نیست!
بلانسبت
گشادهرویی تو با دلتنگی من نسبتها دارد.
ای بندزن، بندم بزن
از آن روزی که روحم تَرَک خورد، روحیهام مدام نشت میکند.
عاشورای کی؟
آنهایی که به جای مفید و معتبر، مرید و محتضر زندگی میکنند!
You Need to Talk!
میپنداری تفهم است و به راستی توهمی بیش نیست.
اشتباهی لغوی…
اما قوی!
اشتباهی لغوی…
اما قوی!
بهترین/بدترین (؟) همراه
دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسند… ولی تا بینهایت هم، از یکدیگر دور نمیشوند!
از… که لاغرترم!
وزن خانمها بیش از اینکه یک عدد باشد، یک نسبت است.
خِرَد دلربایی
انسانهای جذاب، آنهایی نیستند که فکر میکنید، آنهایی هستند که فکر میکنند.
Sapiosexual
The interesting people aren’t the ones you think, are the ones who think!
دستگاه کذا
به طور معمول، نامههایشان را اینچنین پاراف میکنند:
جهت اطلاع و اعدام!
ران فارست ران!
زندگی زنجیرهای از ریستشدنهای متوالی است.
ته پل صراط
پیوسته معلقیم بین دو تصمیم؛ یا بیم یا دیم!
Hecticism
LOVE is just a matter of TIME, if you don’t have time, it doesn’t matter!
دوایر دولتی
بعضیها حقوقشان حلال است، بعضی دیگر خونشان!
یک (عالمه) تجربه
هر وقت داشتی زور میزدی چیزی رُ به روی خودت نیاری، بدون که دیر یا زود میاد و پشتت میزاره.
ما که از اول اینگونه نبودیم…
تنگی روزگار است که اینچنین گشادمان کرده.
نمایشگاه مطبوعات
خداوند انشالله به شما توفیق بده…. به شماها توقیف!
چه انتظاری از دیگران میتوانم داشت؟
یادم؛ رفت و هیچوقت بازنگشت.
روی دیوار دلش نوشته بود
کلنگی
قابل سکونت
قابل سکونت
مرداب تفکر
آنقدر آدم عمیقی بود که سرانجام در خودش غرق شد.
وبلاگنویسان بیچاره
مینویسیم، میگویند غرضت چیست؟
نمینویسیم، میپرسند مرضت چیست؟
نمینویسیم، میپرسند مرضت چیست؟